شاره کم سنه  sanandaj blog

شاره کم سنه sanandaj blog

nasina kurd u kurdistan
شاره کم سنه  sanandaj blog

شاره کم سنه sanandaj blog

nasina kurd u kurdistan

کردی

کردی
Kurdî. Kurdí. Кöрди. کوردی[۱]
Kurdish Language.png
زبان بومی در:ترکیه، ایران، عراق، سوریه، ارمنستان،جمهوری آذربایجان
منطقهغرب آسیا
قومیت‏ ۲۵–۳۰ میلیون نفر مردم کرد
۱۶–۳۰ میلیون نفر  (بدون تاریخ)[۲]
Indo-European
الفبای عربی در ایران و عراق. الفبای لاتیندر ترکیه، سوریه و ارمنستان
وضعیت رسمی
 عراق: زبان رسمی در کنار زبان عربی.
 ایران: زبان محلی شناخته شده بر طبق قانون اساسی
 ارمنستان: زبان اقلیت[۳]
کدهای زبان
ایزو ۶۳۹-۱ku
ایزو ۶۳۹-۲kur
ایزو ۶۳۹-۳در زمان‌های گوناگون:
ckb – سورانی
kmr – کرمانجی
sdh – گویشهای جنوبی کردی
lki – لکی
زبان‌شناسی58-AAA-a (North Kurdish incl. Kurmanji & Kurmanjiki) + 58-AAA-b (Central Kurdish incl. Dimli/Zaza & Gurani) + 58-AAA-c (South Kurdish incl. Kurdi)
{{{mapalt}}}
این نوشتار شامل نمادهای آوایی آی‌پی‌ای است.بدون پشتیبانی مناسب تفسیر، ممکن است علامت‌های سوال، جعبه یا دیگر نمادها را جای نویسه‌های یونی‌کد ببینید.

زبان کردی یکی از زبان‌های هندواروپایی در شاخهٔ زبان‌های ایرانی غربی است.[۴] همچنین کردی به زنجیره گویشی ای گفته می‌شود که کردها هم اینک با آن سخن می‌گویند.[۵] زبان  کردی یا زبانهای کردی از زبانهای ایرانی شاخه غربی هستند که با زبان فارسی و بلوچی خویشاوندی دارند.[۶] تعریف یک زبان به عنوان «کردی» همواره دستخوش عوامل غیر زبان‌شناختی به‌ویژه عوامل سیاسی، و فرهنگی است.[۷] در واقع «زبان کُردی» به مانند زبان فارسی به معنای یک زبان با یک شکل استاندارد و مرز و تعریف مشخص نیست[۷][۸] بلکه امروزه به طیفی از زبان‌های ایرانی شمال غربی اطلاق می‌شود که گاه به هم نزدیک و گاه نسبت به هم از نظر زبان‌شناسی دورند. این زبان‌ها عبارتند از: کردی شمالی (کرمانجی)، کردی جنوبی(کلهری، لکی و ...) و کردی مرکزی(سورانی). به لحاظ زبان شناختی، زبان گورانیو زازا را نمی‌توان کردی شمرد. این زبانها جز شاخه زازا-گورانی از زبان‌های ایرانی شمال غربیاند.[۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳]

زبان کردی شباهت زیادی به زبانهای بلوچی، گیلکی، و تالشی دارد، این زبان‌ها نیز متعلق به  زیرگروه شمال غربی زبانهای ایرانی هستند. از دیگر زبانهای مشابه به زبان کردی که زیرگروه جنوب غربی زبانهای ایرانی به شمار میایند، لری و بختیاری و فارسی هستند؛ که هرکدام در  مناطق وسیعی تکلم می‌شوند.

گویش‌های مختلف عمدتاً در بخشهایی از ایران، عراق، سوریه و ترکیه مورد استفاده قرار می‌گیرد. جمعیتهای پراکنده کرد همچنین در جمهوری آذربایجان، ارمنستان، لبنان و اسرائیل نیز زندگی می‌کنند.[۱۴]

ارتباط زبان اوستایی، مادی و پهلوی با زبان‌های کردی[ویرایش]

در سالهای اخیر تصور نادرستی در بین عوام از ارتباط زبان اوستایی و کردی ایجاد شده است. زبان اوستایی یک زبان ایرانی شرقی است و زبان‌های کردی جزو شاخه غربی زبانهای ایرانی اند و به طبع نمی‌توانند بازمانده یک زبان ایرانی شرقی (اوستایی) باشند. همانندی‌های فارسی، کردی، بلوچی و هر زبان ایرانی دیگر با اوستایی بدین دلیل است که همه این زبانها ایرانی اند و از یک نیای مشترک زبان نیا-ایرانی منشعب شده‌اند.

از زبان مادی نیز تنها واژگان انگشت شماری در آثار دیگر زبانها به جای مانده و به طبع بر اساس چند واژه معدود نمی‌توان هیچ زبانی را بازمانده زبان  مادی دانست. همچنین زبان اوستایی و مادی متعلق به دوره کهن یا باستانی زبانهای ایرانی اند و هیچ بازمانده شناخته شده‌ای در دوره میانه زبانهای ایرانی ندارند. همه زبانهای کردی متعلق به دوره نوین زبانهای ایرانی اند و نیای مستقیمی در دوره میانه ندارند.

زبان پهلوی ساسانی که نام درست آن پارسی میانه است و پارسیگ نامیده می‌شده، نیای مستقیم زبان فارسی است و طبیعتاً همانند فارسی یک زبان ایرانی جنوبغربی است و ارتباطی با زبانهای کردی ندارد. زبان پهلوی اشکانی (زبان پارتی) یک زبان ایرانی شمالغربی است و از این نظر با کردی، تالشی، گیلکی، زازایی، گوررانی هم خانواده است اما هیچ‌کدام از این زبانها بازماندهٔ مستقیم این زبان نیستند![۱۱][۱۲][۱۵][۱۶][۱۷][۱۸]

ولادیمیر مینورسکی خاورشناس روسی معتقد است اقوام کردها بازماندهٔ مادها هستند،[نیازمند منبع] ولی هیچ ادعا و اثبات زبانشناختی مبنی بر ارتباط  زبان‌های کردی امروز با زبان مادی ارائه نداده است و فقط از دید تاریخی به مسئله نگریسته است. همان‌طور که گفته آمد، زبان مادی متعلق به دوره کهن یا باستانی زبانهای ایرانی اند و هیچ بازمانده شناخته شده‌ای در دوره میانه زبانهای ایرانی ندارند. همه زبانهای کردی متعلق به دوره نوین زبانهای ایرانی اند و نیای مستقیمی در دوره میانه ندارند و از زبان مادی نیز تنها چند واژه در نوشته‌های دیگر زبانهای باستانی به جای مانده است.

در مقابل، گارنیک آساتریان نیز معتقد است که تنها بازمانده زبان مادی شاید تاتی در آذربایجان و زبانهای مرکزی کاشان باشد».[۱۹]

گویش‌ها[ویرایش]

در برخی دسته‌بندی‌ها کردی به سه دسته اصلی شمالی، جنوبی و میانه تقسیم شده که خود شامل بیست و دو نوع گویش می‌باشد و هر گویش نوع نگارش و تلفظ خاصی دارد.[۲۰] تلاش برای یک زبان استاندارد برای کردی نتوانسته به موفقیت‌های چشمگیری برسد.[۲۰]

شاخه‌های اصلی زبان کردی عبارتند از:[۲۱][۲۲][۲۳][۲۴][۲۵]

زبان کردی مرکزی در عراق زبان رسمی است[۲۷] در حالی که در کشور سوریه ممنوع است. تا اوت ۲۰۰۲  در ترکیه محدودیت‌های شدیدی بر آن (کردی کرمانجی) اعمال می‌شد گرچه هنوز کاربرد آن در ترکیه محدود است.[۲۸] در ایران نیز در برخی رسانه‌ها امکان استفاده از آن وجود دارد در حالی که استفاده از آن  در نظام آموزشی دولتی هنوز صورت نپذیرفته‌است.

زبان کردی اخص را کرمانجی می‌نامند[نیازمند منبع] که خود لهجه‌های متعدد دارد مانند: مکری، سلیمانیه‌ای، اردلانی، کرمانشاهی، بایزیدی، عبدویی، ملکشاهی، زندی.[۲۹][۳۰] زبان کردی با دسته شمالی لهجه‌های ایرانی غربی بعض مشابهات دارد، و از زبانهای مهم دسته غربی بشمار می‌رود و صاحب اشعار و تصانیف، قصص و سنن ادبی است.[۳۱][۳۲]

کلهری، سورانی[ویرایش]

گویش جنوبی:شامل لهجه‌های: کلهری، کلیایی، فیلی، زنگنه، قصری و ... است که جغرافیایش در کردستان ایران شامل استانهای کرمانشاه،  کردستان، ایلام و بخشی از همدان و در حریم کردستان (جنوب کردستان) در شهرهای چون: خانقین، مندلی، زرباطیه، بدره، جسان، جلولا و دیگر مناطق پیوسته به آن می‌باشد.
گویش سورانی:
شامل لهجه‌های: مکری، بابانی، سورانی، گروسی، اردلانی و جافی است؛ و جغرافیای آن در حوزه حضور ایلات گویشور آن یعنی در کردستان عراق در استانهای اربیل، سلیمانیه، کرکوک، و شهرهای پیرامون آنها و در کردستان ایران در استانهای آذربایجان غربی و کردستان به مرکزیت سنندج می‌باشد .
گویش لکی:
شامل لهجه‌های چون: عثمانوند، جلالوند، چغلوندی، کاکاوندی و ... جغرافیای آن در کردستان ایران، هرسین در استان کرمانشاه و مناطق و روستاهای اطراف آن، نورآباد، الشتر، کوهدشت و دلفان در استان لرستان، برخی مناطق استان ایلام را شامل می‌شود. باید اشاره داشت در برخی مناطق چون کوهدشت جمعیتهای لک و لر با هم در این جغرافیا زندگی می‌کنند.[۳۳]

تمایز گورانی، زازاکی، و شبکی با زبانهای کردی[ویرایش]

گورانی زبانی است مستقل و متمایز از کردی،[۹][۱۰][۱۱][۱۲] اما در طول سالها تأثیرات متقابلی بین این دو زبان وجودداشته است.[۳۴] با توجه به اینکه  گورانی زبانها اغلب خود را کرد می‌نامند، این تصور غلط در بین عموم بوجود آمده که زبان گورانی نیز یکی از زبانهای کردی است، اما در هیچ منبع معتبر زبان‌شناسی زبان گورانی، کردی دانسته نشده است.[۳۵] دانشوران اروپایی معتقدند که گورانی از کردی جدا است و کردی مترادف با گروه کرمانجی‌زبان (کرمانجی شمالی، مرکزی و جنوبی) است، در حالی که کردها معتقدند که زبان کردی هر یک از زبان‌های منحصربه‌فرد یا گویش‌هایی که توسط کردها  گویش می‌شود و توسط گروه‌های قومی همسایه گویش نمی‌شود را در برمی‌گیرد که بحثی اجتماعی سیاسی است و چندان به زبان‌شناسی مرتبط نمی‌باشد.[۳۶] زبان گورانی (که شامل اورامی می‌شود) اغلب به عنوان بخشی از شاخه زازا-گورانی زبان‌های هندوایرانی و ایرانی طبقه‌بندی می‌شود.[۳۷] زبان زازاکی که در قسمت‌های شمالی کردستان گویش می‌شود، هم از نظر دستوری و هم از نظر واژگان متفاوت است و به طور کلی توسط گویشوران گورانی قابل فهم نیست اما مرتبط با گورانی در نظر گرفته می‌شود. تقریباً همه جوامع زازاکی‌زبان،[۳۸] و نیز گویشوران یک زبان از نزدیک مرتبط دیگر به نام شبکی که در بخش‌هایی از کردستان عراق گویش می‌شود، خود را جزء قومیت کُرد می‌دانند.[۳۹][۴۰][۴۱][۴۲][۴۳][۴۴]

تاریخچه زبان کردی[ویرایش]

رده‌بندی[ویرایش]


مقایسهٔ واژگان زبان کردی با دیگر زبان‌های هندواروپایی[ویرایش]

کردیآلمانیایتالیاییانگلیسیپرتغالیاسپانیاییسوئدیفارسیفرانسویهلندی
کرمانجیسورانیکلهریلکی
évaréwareéwareîwareabendseraeveningtardetardeaftonivārsoirevond
brabrabrabirabruderfratellobrotherirmãohermanobror, broderbarādarfrèrebroer, broeder
te, tuto, tutiduvoiyoutute, túdutote, tuje
hesinasinasinasineisenferroironferrohierrojärnāhanferijzeren
erdherdzoiwzemierdeterraearthterratierrajordenZaminterreaanaarden
éreéreéreêrehierquihereaquiaquíhärinjaIci
hingivhengwínhangewinhesell/engoiînhonigmielehoneymelhonungangabinangabinhoning
kurtkurtkullkoillkurzcortoshortcurtocortokortkutāhcourtkort
lévléwléwliç,liolippelabbroliplábiolabioläpplablèvrelip
mehmangmangmangmondmesemoon--manemāh-maan
navnawnawnamnamenomenamenomenombrenämnanāmnomnaam
nananeneneinnonnonãononejnanonneen
nú, nuhnwéneunuovonewnovonuevonynownouveaunieuw
nehnonoineunnoveninenovenuevenionohneufnegen
pardézperdézbeheshtbeheshtparadiesparadiseparadiseparaísoparaísoparadispardisparadisparadijs
spenaxespenaxsfenaj?spinatspinaciospinachespinafreespinacaspenatesfanājépinardspinazie
stérestéreesareasaresternstellastarestrelaestrellastjärnasetāreastrester
dotKacdotdit-afirettochter-daughter--dotterdoxtar-dochter
dlopdlopdloptillp/tiketropfen-drop--droppa--druppel

دبیره[ویرایش]

در گذشته، زبان کردی تنها با نویسه عربی نوشته می‌شد؛ اما پس از جنگ جهانی اول و در پی جایگزینی نویسه عربی در ترکیه با نویسه لاتین، کردی نیز در این کشور با نویسه لاتین نوشته شد. غیر از این، کردهای ساکن در شوروی سابق نویسه سیریلیک به‌کار می‌بردند. هم‌اکنون در ایران و عراق کردی با نویسه عربی نوشته می‌شود.[۴۶][۴۷]

واژگان کردی[ویرایش]

بخش اصلی واژگان زبان کردی از ریشه‌های کهن ایرانی است. پس از هجوم اعراب علی‌رغم گسترش اسلام و به زعم آن فرهنگ و ادبیات عربی در بخش وسیعی از کردستان همچون دیگر مناطق خاورمیانه، به دلایل مختلف از جمله کوهستانی و منزوی بودن محیط زیست کردزبانان، زبان کردی  توانست خود را از سیل وام‌واژه‌های زبان‌های مجاور از جمله عربی به ویژه در زمینه نوشتار حفظ بنماید. در کردی نوشتاری کمترین درصد واژگان عربی در مقایسه با دیگر زبان‌های خاورمیانه که تحت تأثیر زبان عربی قرار گرفته‌اند وجود دارد[نیازمند منبع] و البته بیشتر آن تعداد واژگان دخیل نیز لغات مذهبی است[نیازمند منبع].

آواها[ویرایش]

زبان کردی دارای ۸ حرف صدادار است:

کردیaeêiîouû
فارسیآ (مثل آرام)ا مثل اشکا مثل امروزای کوتاه (در فارسی معادل ندارد)ای (مثل ایلام)أ (مثل أردک)او کوتاه (در فارسی معادل ندارد)او (مثل دوست)

و نیز دارای ۲۳ حرف بی‌صدا است:

کردیbcçdfghjklmnpqrsştvwxyz
فارسیبجچدفگهژکلمنپقرسشتو «ڤ در نگارش جدیدعربی (توجه: ف با سه نقطه روی آن» ، [مثل very یا violin])و (به گونه‌ای که در عربی تلفظ می‌شود) (مثل window)خی (مثل یاور)ز

ساختار[ویرایش]

ضمیر[ویرایش]

ضمیرهای شخصی[ویرایش]

آلمانیکرمانجیسورانیکلهریلکیفارسیزازاییتالشی
حالت‌های rectus
ichezminmimimanezez
dututotitote
er, sie, eseweweweiouo, aav
wiremêmeîmeîmemaama
ihrhûnêweîwehûmeşomaşımaşema
sie pl.ewewanewaneioinîşānêavon
حالت‌های obliquus
mein(s), mir, michminminmi(n)mi(n)manmı(n)me(n)
dein(s), dir, dichtetotitotote
sein(s), ihm, ihneweweioueyay
ihr(s), ihr, ihreweweiouayeay
unser(s), uns, unsmeêmeîmeîmemaama
euer(s), euch, euchweêweîwehûmeşomaşımaşema
ihre(s), ihnen, sie pl.wanewanewaneioin /yioinîşān / înhāinanavon

ضمیرهای اشاره[ویرایش]

ضمیرهای اشاره

آلمانیکرمانجیسورانیکلهریلکیپارسیزازایی
نام‌ها
dieser, diese, diese pl.evemevye, yioine/ioinein, işān / inhā(ı)no, (ı)na, (ı)nê
حالت‌ها
diesememevyein(ı)ney
dieseremevyein(ı)naye
diese, diesenvanemevyioine/ioineişān / inhā(ı)ninan

ضمیرهای پسوندی[ویرایش]

در سورانی و کلهری ضمیرهای پسوندی مانند فارسی هستند. آنها در انتهای کلمه قرار گرفته و دو کلمه را به هم پیوند می‌دهند. مثلاً:

فارسیسورانیکلهریلکی
MalMalMalhin/hên
MalamMalemMalemhin mi

ضمیرهای پسوندی:

فارسیسورانی و کلهریپس‌آواسورانی و کلهری
قطعی
نامعینمعین
-am-em-m-ekemekêm
-at-et-t-eketekêt
-ash-y-ekey-ekêy
-man-man-man-ekeman-ekêman
-tan-tan-tan-eketan-ekêtan
-shan-yan-yan-ekeyan-ekêyan

نمونه‌هایی برای حالت مفرد ("Kur" در کردی یعنی پسر):

فارسیسورانی و کلهوری
قطعی
نامعینمعین
PesaramKuremKurekemKurrekêm
PesaratKuretKureketKurekêt
PesarashKurîKurekîKurekêy
PesarmanKurmanKurekmanKurekêman
PesartanKurtanKurektanKurekêtan
Pesarshan pl.KuryanKurekyanKurekêyan

نمونه‌هایی برای حالت جمع:

فارسیسورانی و کلهری
قطعی
نامعینمعین
PesaranamKuranemKurekanemKurekanêm
PesaranatKuranetKurekanetKurekanêt
PesaranashKuranîKurekanîKurekanêy
PesaranmanKuranmanKurekanmanKurekanêman
PesarantanKurantanKurekantanKurekanêtan
Pesaranshan pl.KuranyanKurekanyanKurekanêyan

اضافه[ویرایش]

در کردی هم مانند دیگر زبان‌های ایرانی «اضافه» وجود دارد.

آلمانیکرمانجیسورانیلکیکلهریفارسی
HausMalMalhin hênMalMal
Mein HausMala minMalî minhin mi
-
Male man

شکل اضافه در کردی بسیار شبیه فارسی است؛ تنها در گویش کرمانجی هنگامی که اضافه مفرد باشد، بسته به اینکه اضافه مذکر باشد یا مؤنث به ترتیب پس از آن «ê» یا "a" می‌آید.

شکل‌های «اضافه» در زبان کردی:

کرمانجیسورانیکلهری
حالت‌هامفرد مذکرمفرد مؤنثجمعمفرد مذکرمفرد مؤنثجمعمفرد مذکرمفرد مؤنثجمع
پسوند اضافه-a-ên-anî-anî

در مثال‌های زیر پسوند اضافه پررنگ آورده شده‌است. در زبان کردی خواندگار به معنی شاگرد و مامُستِه به معنی آموزگار است.

کرمانجیسورانیکلهریمعنی
حالت‌های پسوند اضافه
xwendekar-ê mamostexwendekar-î mamostexwendekar-î mamosteshagerd-e amuzgar
xwendekar-a mamoste
-
-
shagerd-e amuzgar
xwendekar-ên mamostexwendekar-anî mamostexwendekar-anî mamosteshagerd-ane amuzgar
xwendekar-ên mamoste-yanxwendekar-anî mamoste-yanxwendekar-anî mamoste-yanshagerd-ane amuzgar-an

همان‌طور که مشاهده شد در همهٔ گویش‌ها کلمه آموزگار بی‌جنسیت بود و تنها در گویش کرمانجی هنگامی که شاگرد مفرد بود، جنسیت آن تعیین‌کنندهٔ پسوند پس از آن بود.

مثال‌هایی دیگر:

کرمانجیسورانیکلهریمعنی
Xwendekarê mamoste baş eXwendekarî mamoste baş eXwendekarî mamoste xas eShagerde amuzgar xub ast
Ew xwendekarê mamoste dibîneEw xwendekarî mamoste debîneEwe xwendekarî mamoste wînûdU shagerde amuzgar (ra) binad
Bide Xwendekarê mamosteBide Xwendekarî mamosteBide Xwendekarî mamosteBede shagerde amuzgar
Xwendekarê mamoste bideXwendekarî mamoste bideXwendekarî mamoste bideshagerde amuzgar bede

گذشته[ویرایش]

در کرمانجی بر خلاف دیگر زبانهای هندواروپایی، شکل گذشته فعل بستگی به این دارد که فعل لازم است یا متعدی. در این نمونه با توجه به اینکه  «دیدن» متعدی است و «رفتن» لازم شکل گذشتهٔ آن‌ها در گویش کرمانجی با هم تفاوت دارد.

آلمانیکرمانجیسورانیکلهریلکیفارسی
Ich sah dichMin tu dîtîMin to dîtimMi ti dîtimMi nim dîMan to (ra) dîdam
آلمانیکرمانجیسورانیکلهریلکیفارسی
Ich gingEz çûmMin çûmMi çûmMi çimMan raftam

حال[ویرایش]

در کردی زمان حال با پیشوند «د» ساخته می‌شود؛ مانند فارسی پس از «د» ریشه فعل و پس از آن پسوند شخصی می‌آید (مثلاً مانند فارس برای اول  شخص پسوند «م» می‌آید). در گویش جنوبی -همچنین در چندین لهجه از گویش‌های مرکزی و شمالی- پیشوند «د» نادیده انگاشته تواند شد.

برای نمونه فعل رفتن که ریشه آن در زبان‌های کردی‌تبار «ç» است، چنین صرف می‌شود:

آلمانیکرمانجیسورانیلکیگورانیفارسی
Ich geheEz diçimMin deçimMi meçimMi çimMan ravam
Du gehstTu diçîTo deçîTû meçîTi çîdTo ravi
Er/Sie/Es gehtEw diçeEw deçeIo meçûEwe çûdU ravad
Wir gehenEm diçinÊme deçinÎme meçîm(-in)Îme çîmMa ravim
Ihr gehtHûn diçinEwe deçinHûme meçîn(-an)Îwe çinShoma ravid
Sie gehenEw diçinEwan deçinyioin meçinEwane çinIshan ravand

نمونه‌های دیگری از اول شخص مفرد در پی می‌آید. زیر ریشه فعل‌ها خط کشیده شده‌است.

آلمانیکرمانجیسورانیکلهریلکیفارسی
Ich macheEz dikimMin dekimMi kimMi mekemMan konam
Ich esseEz dixwmMin dexwmMi mexwmMi merimMan xoram
Ich nehmeEz digirimMin degirimMi girimMi mushimMan guyam
Ich weißEz dizanimMin dezanimMi zanimMi mezanimMan danam
Ich kommeEz têmMin têmMin têmMi mamMan ayam
Ich töteEz dikujimMin dekujimMi kujimMi mekoishimMan kusham
Ich sterbeEz dimirimMin demirimMi mirimMi mimirimMan miram
Ich lebeEz dimMin demMi mMi memMan ziyam
Ich weineEz digrîmMin degrîmMi grîmMi moi girêMan geryam

استثنائاً از آنجا که تلفظ «de-ê-im» دشوار است، «têm» تلفظ می‌شود.

فرمان دادن[ویرایش]

در زبان کردی مانند پارسی با پیشوند «ب» دستور داده می‌شود. در آغاز پیشوند ب می‌آید و سپس ریشه فعل:

آلمانیکرمانجیسورانیلکیکلهُریفارسی
Mache!Bike!Bike!Bike!Bike!bekon!
Iss!Bixw!Bixw!Ber/ Bixw/bêer!Bixw!bexor!
Nimm!Bigire!Bigire!buş !Bigire!Begu!
Gehe!Biçe!Biçe!biçû !Biçe!bero!
Wisse!Bizane!Bizane!bizan !Bizane!bedan!
Komme!Bê!Bê!burê !Bê!bia!
Töte!Bikuje!Bikuje!bikoişBikuje!bekosh!
Stirb!Bimire!Bimire!bimir !Bimire!bemir!
Lebe!Bi!Bi!Bi!Bi!be!
Weine!Bigrî!Bigrî!bioi grê !Bigrî!begery!

مقایسه زمان‌ها در گویش‌های مختلف کردی[ویرایش]

LekîErkewazîKelhurîSoranîKurmancîHewramîEnglish
 mi hetimme hatimmi hatimmin hatimez hatim-I came
 mi merim/mexwimme xwem/xwerimmi xwem/dixwemmin exwem/dexomez dixwimmin meweruI eat
 mi nanim hwardme nan xwardimmi nan xwardimmin nanim xwardmin nan xward-I ate the meal
 mi nane merim/mexwimme nan xwemmi nan xwemmin nan dexwimez nanê dixwim-I am eating the meal
 mi nanme mehwardme nan xwardisimmi na xwardêammin nanim dexwardmin nan dixward-I was eating the meal
 mi hetimeme hatimowmi hatimemin hatûmeez hatime-I have come
 mi hetümme hatümmi hatümmin hatibûmez hatibûm-I had come

منابع[ویرایش]

زولفت به قه دتدا که په ریشان و بلاوه
ئه مرؤ له منی شیفته ئالؤز و به داوه
ئه م عومره عه زیزه که له بؤت نه قد و دراوه
سه د حه یف و دریغا که موسولمانی نه ماوه !
عومریکی درئژه به خه یالی سه ری زولفت
سه وداوو په ریشانم و سه ودایه کی خاوه
هه ر چه نده که رووتم ، به خودا مایلی رووتم
بئ به ر گییه عیلله ت که هه تیو مه یلی هه تاوه
(مانی ) نییه تی قووه تی ته سویری برؤی تؤ
ئه م قه وسه به ده ستی موته نه ففیس نه کشاوه
بؤچی نه گریم ، سه د که ره تم دل ده شکئنی !
بؤ مه ی نه رئ ژه، شیشه له سه د لاوه شکاوه !
بئ فایده یه مه نعی من ئیستاکه له گریان
بؤ عاشقی به چاره زوو  ئه م ئاوه رژاوه !
هه ر جؤ گه وو جئگه کی که وا سوور و سوه ر بئ
جه ی جؤششی گریانی منه و خوه نه رژاوه
سؤزی دلمه باعیسی تاو و کولی گریان
مه علوومه که ئاگر سه ببی جؤششی ئاوه
وه کو زولفت که موتیعی به ری پئ ته << نالی >>
ته کی مه شکئنه ، به جه فا مه یخه ره لاوه

ملا خدر احمد شاویسی میکایلی ئالیبیگی 

<< نالی >>

کچی کورد

چون ده بی سەر بەست گه لی ژێر ده ست که کچ دا به سته بێ

به س نه بێ ئه و کویلــــه تی و ئه و کچ له ژوور دا به ستنــــــه

چگونه زمانی که دختران در منزل زندانی هستند ملت زیر ستم آزاد خواهند شد؟ آیا زمان پایان دادن به بردگی و زندانی کردن دختران در خانه فرا نرسیده است؟



ده رکی داخستووه له تۆبابت کە چی دەرکی نیه

دەرکه داخستــن له تۆ دەرکی ئومـــــید داخستنــــه

ماموستا هیمن خطاب به زنان کرد: پدرت در خانه را بر روی تو بسته است، درحالی که نمیداند و درک نمی کند بستن در بر روی تو بستن در امید است.



داڕزینــه مردنه ئاخر هه تا کەی پێت بلێـــــــن :

نابێ بێته دەر له ماڵ،مافی ژیان کوا هی ژنه ؟

ذلت و خواری و مرگ است ، تاکی باید بە تو گفته شود زن نباید از خانه خارج شود و حق زندگی برای زن وجود ندارد؟



کیژی خه لکی بومبی ئه تومی درووست کردووئه توش

هــــه رده زانی نــــاوی ئه ستویلـــکو ده رخۆنــه و بنـه

ماموستا هیمن در بخش دیگر از این شعر زنان کرد را مورد انتقاد قرار می دهد که برای رشد و پیشرفت خود کاری انجام نمی دهند. وی در این مورد می گوید :

دختران مردم (ملت های دیگر) بمب اتم درست کردند ولی تو هنوز فقط نام بعضی از اقلام دوخت و دوز را بلد هستی.



فێری زانست و هو نه ر بوو ئه و له سایه ی خوێندنی

تـۆش ته شیــــمان بو ده رێسی یادگــــاری شیرنـــــه

زنان ملت های دیگر علم و هنر را در سایه تحصیل به دست آوردن ولی تو هنوز مشغول دوک ریسی هستی و آن را یادگاری شیرین از گذشتگان می دانی



ئـــــه و به ئاسمانا فڕی دنیا گەرا چۆ بن به حــر

ده ک نه مێنم کاری ئێوه ش هه ر له ژوور دانیشتنه

زنان ملت های دیگر بر آسمان پرواز کردند (خلبانی یاد گرفتند) و دنیا را گشتندیا زیر دریا رفتند، مرگ بر من که کار شما نیز فقط نشستن در خانه است.



کویله تی باوی نه ماوه کیژی کوردی خوشه ویست

را په ره هه سته له خه و ئاخر چ وەختی خه و تنه

ای زن محبوب کرد زمان بردگی به سرآمده بلند شو، از خواب برخیز آخر چه وقت خوابیدن است



ده رکه بشکێنه په چه بدڕێنه را که مه دره سه

چارەی دەردی کورده واری خوێندنه هەر خوێندنه

در خانه را بشکن و میله های قفس (یا ریسمان) را پاره کن و به سوی مدرسه برو که چاره دردهای مردم کرد فقط خواندن و تحصیل است.



گوارەکه ی زێرت به کار نایه له گوی بگره قسه م

لایقی گوێی تۆ ئه زیزم شێعری ساده ی هێمنه ..

گوشواره طلایت به در نمی خورد به جای آن به حرف من گوش کن، چرا که شایسته گوش تو شنیدن شعر ساده هیمن است نه گوشواره طلایت...

هیمن

اموزش کردی

معرفی الفبای زبان کردی:

زبان کردی بر اساس دو رسم الخط آرامی و لاتین نوشته می شود . پس در حال حاضر زبان کردی دو نوع الفبا دارد که ما به بررسی رسم الخط آرامی میپردازیم.

الفبای زبان کردی بر اساس رسم الخط ئارامی از 29حرف بی صدا و 8 حرف صدادار تشکیل می یابد .

حروف بی صدا و صدادار :

1 - حروف بی صدا : حروفی که همیشه کلمه با آنها آغاز می شود و معمولا در ان لبها به هم برخورد میکنند .

2 – حروف صدادار : حروفی که هیچ گاه کلمه با آنها آغاز نمی شود و معمولا در ان لبها به هم برخورد نمی کنند .

..........حروف بی صدا.......... :

  ئــ / ب / پ / ت / ج / چ / ح / خ / د / ر / ڕ/ ز / ژ / س / ش / ع / غ 

  / ف / ڤ / ق / ک / گ / ل / ڵ / م / ن / و / هــ / ی

.........حروف صدا دار.......... :

ــا  /  و  /  وو  /  ــیــ    ـــی /  ــه  / ـێـ  ـێ /  ـۆ 

تفاوتهای اولیه با زبان فارسی :

 1 - در زبان کردی:

   برای حروف ( تط ) تنها از حرف ( ت ) استفاده می شود.

   برای حروف ( ث / س / ص ) تنها از حرف ( س ) استفاده می شود.

   برای حروف ( ذ / زظ / ض ) تنها از حرف ( ز ) استفاده می شود.

استفاده می شود . پس در زبان کردی :

                          تط   >>>>>>>>>>>>>  ت

                      ث/س/ص >>>>>>>>>>>  س

                      ذ /ز /ظ /ض >>>>>>>>>>>   ز

 2 – نوشتار زبان کردی متفاوت از زبان فارسی ، بر اساس گفتار شکل می گیرد. برای مثال در فارسی  کلمه (خواهر) که از (خ+و+ا+هـ+َ+ر) تشکیل شده است  (خواهر) نوشته اما (خاهر) خوانده می شود در صورتی که در کردی هر طور نوشته شود همانطور نیز خوانده می شود و برعکس که یکی از ویژگی های عالی زبان کردی است.

 3 – در فارسی تعدادی از حروف صدادار نوشته نمی شوند اما تلفظ می گردند مانند حروف صدادار َ فتحه /  ِکسره  /  ُ  ضمه در صورتی که  در زبان کردی  صداها نیز به حرف تبدیل می شوند .

درزبان کردی حرفی وجود ندارد که نوشته شود اما خوانده نشود به عبارت ساده تر نوشتار براساس گفتار شکل میگیرد.مثلا جمله فارسی (من خیلی گشنه هستم) را با الفبای کردی به این صورت مینویسیم (مه‌ن خێیلی گۆشنێ هه‌سته‌م)

1 -  صدای  (  َ  فتحه )  

این صدا را در کردی بصورت حرف (  ــه / ه ) نوشته می شود.

در زبان فارسی صدای فتحه تلفظ می شود اما روی کلمه اعراب گذاری نمی شود اما در زبان کردی هم تلفظ می شود و هم نوشته می شود .

   فارسی                                       کردی

 سرد  (س+َ+ر+د)   >>>>  سەرد (س+ـه+ر+د)                     

 درد  (د+َ+ر+د)        >>>>   دەرد (د+ه+ر+د)              

 زهر  (ز+َ+هـ+ر)     >>>>  زەهر (ز+ه+هــ+ر)

مشاهده می گردد که صدای فتحه ( َ ) تبدیل به شکل نوشتاری ( ه / ــه ) شده است .

سبد(سه‌به‌د)-  مملکت(مه‌ملێکه‌ت)-  آرش(ئاره‌ش)-  اسب(ئه‌سب)

مثالهای کردی (خەم- خەفەت- دەگمەن- فەرهەنگ– مەهەستی)

2 – صدای (  ِ کسره )

این صدا را در کردی بصورت (  ـێـ ــێ ) می نویسند .

در زبان فارسی صدای کسره تلفظ می شود اما روی کلمه اعراب گذاری نمی شود اما در زبان کردی هم تلفظ می شود و هم نوشته می شود .

    فارسی                                                کردی

  زرشک(ز+ِ+ر+ِ+ش+ک)     >> زێرێشک  (ز+ـێـ+ر+ـێـ+ش+ک)

  بهشت(ب+ِ+هــ+ِ+ش+ت) >> بێهێشت  (ب+ـێـ+هــ+ـێـ+ش+ت) 

   درز (د+ِ+ر+ز)                    >> دێرز (د+ـێـ+ر+ز)

مشاهده می گردد که صدای( ِکسره)  تبدیل به شکل نوشتاری ( ـێـ ــێ ) شده است.

دفاع (دێفاع)---بهنام (بِێهنام)---کلاس (کێلاس)---انسان (ئێنسان)

مثالهای کردی (دێ - سێ - خێر - شێت – تێر)

3  - صدای ( ُ  ضمه ):

این صدا را در کردی بصورت (  ـۆ / ۆ ) می نویسند .

در زبان فارسی صدای ضمه تلفظ می شود اما روی کلمه اعراب گذاری نمی شود اما در زبان کردی هم تلفظ می شود و هم نوشته می شود .

   فارسی                                       کردی

   لرد  (ل+ُ+ر+د)           >>>>  لۆرد (ل+ـۆ+ر+د)

   پشت  (پ+ُ+ش+ت)  >>>>   پۆشت (پ+ـۆ+ش+ت)

   برد  (ب+ُ+ر+د)          >>>>  بۆرد (ب+ـۆ+ر+د)

 مشاهده میگردد که صدای ( ُ ضمه) تبدیل به شکل نوشتاری ( ـۆ / ۆ ) شده است.

 استخوان (ئۆستۆخان)---عصاره (عۆسارێ)---مسلمان(مۆسه‌لمان)

مثالهای کردی( زۆر- بۆر -نۆ -- بۆنمۆن)

4 -  صدای (ــوو / وو ) .....( صدای اوی کشیده )

(مانند حرف "واو" درکلمه "مو") این صدا را درکردی بصورت ( ــوو وو ) مینویسند.

در زبان فارسی نیز این صدا هم تلفظ می شود و هم نوشته می شود اما با این تفاوت که در زبان فارسی برای صدای ( اوی کشیده ) هم از " و " استفاده می شود  .  

در فارسی هم برای (و) کوتاه مثل (شوک) و هم برای (و) بلند (وو کردی) مثل (تووران) تنها از حرف (و) استفاده شده است اما در کردی این دو بعنوان دو حرف جدا بکار میروند.   ( جووتیار - تووران )---( بولبول - سوخمه )

مثالهای زیر از و بلند ( وو ) هستند.

   فارسی                           کردی

  رود (ر+و+د)     >>>  روود   (ر+وو+د)

  شور (ش+و+ر) >>> شوور  (ش+وو+ر)

  نور (ن+و+ر)     >>> شوور  (ن+وو+ر)

  مثالهای کردی (لووت – توور – جووت – پووت – بوون)

    ........حرف ( ئــ )........ :

تقریبا معادل همزه ( ء ) در فارسی است .در زبان کُردی بصورت بسیار خفیف ادا می شود و همیشه در ابتدای کلمات کاربرد دارد . همچنین به تمامی مصوت ها هم می چسبد .

در زبان کردی هیچ کلمه ای با الف شروع نمیشود بلکه باهمزه (ئـ) شروع می شود

 (ئـ+ـا): آزاد(ئازاد)...آوات(ئاوات)...آگر(ئاگر)...آش(ئاش)...آکام(ئاکام)

 (ئـ+ـه): اسب(ئه‌سب)....اردلان(ئەردەڵان)....ابر(ئه‌بر)

(ئـ+ـێـ):انسان(ئێنسان)...استغفار(ئێستێغفار)...اصفهان(ئێسفه‌هان)

(ئـ+ـۆ): استخوان(ئۆستۆخان)...امید(ئۆمید)...اسطوره(ئۆستوورێ)

 (ئـ+ـوو): اوستا(ئووستا)

 (ئـ+ـیـ): ایمان(ئیمان)...ایلام(ئیلام)...ایران(ئیران)

(ئـ+بزرۆکه): ئسپار ، ئستران

مثالهای کردی(ئێوارە،ئێرە،ئێوە،ئێستا،ئێسک،ئۆخەی،ئۆغر،ئۆقرە،ئیتر)

  ........حرف ( ڕ )........ :  

تلفظ این حرف معمولا برای غیر کردها بسیار سخت است .زیرا این حرف در زبان فارسی وجود نداردو بصورت (ڕ) کلفت تلفظ میشود. برای تلفظ صحیح باید زبان کمی عقب تر از دندانها قرار گیرد و بخشی از نوک زبان با پشت دندانهای بالا بچسبد . این حرف مشدد و ادامه دار تلفظ می شود .

 از لحاظ نوشتاری نشانه ی (۷) هفت کوچک در زیر ( ر ) بصورت (  ڕ ) قرار میگیرد که برای جدا سازی این حرف از حرف " ر " که نازک تر تلفظ می شود  لازم است .

 نکته بسیار مهم : چون در زبان کردی هیچ کلمه ایی با "ر" نازک شروع نمی شود هرگاه کلمه ایی با حرف "ر" شروع شود حتما آوای ( ڕ ) را دارد معمولا در ابتدای کلمه نشانه (۷) را قرار نمی دهند اما اگر "ڕ" بزرگ در وسط یا آخر کلمه بکار برود حتما باید بصورت  (‌ ــڕ ڕ ) نوشته شود . و علامت "۷" در زیر حرف (ر) است نه بالای آن یصورت ( ڕ) پس حتما هرگاه در اول جمله بود "ڕ" است اما در وسط جمله شاید "ر" شاید "ڕ" باشد.

 

 حرف ( ر ): باران، کاروان ، شار ، دار ، سەربەرز

  حرف ( ڕ ):  ڕێوی ، ڕەش ، ڕزگار ، مەڕ

      ........حرف ( ڤ : ڤـ  ـڤـ  ـڤ  ڤ )........ : 

 تلفظ این حرف دقیقا مانند تلفظ حرف ( وی=V  ) در انگلیسی می باشد . فارس زبانها نیز حرف ( و ) در ابتدای کلمات را به همین صورت تلفظ می کنند مانند تلفظ ( و ) در کلمه (ورود) .

تلفط  حرف (ڤ) مترادف حرفی بین ( و – ف ) می باشد.

الان حرف V انگلیسی را تلفظ کنید..این همان  ( ڤ : ڤـ  ـڤـ  ـڤ  ڤ ) است.

واتیکان(ڤاتیکان)...ورود(ڤۆرود)...ولی(ڤه‌لی)...(view=ڤیو)...(move=موڤ)

  مثالهای کردی  ( تاڤگه‌- مرۆڤ -  ئەڤین- ئەڤیندار – هەڤاڵ)

                  ........حرف ( ڵ )........ :

شاید سخت ترین حرف برای تلفظ همین حرف باشد . این حرف هم در بیش از ۹۹ درصد زبانهای دنیا وجود دارد اما در زبان فارسی وجود ندارد.برای تلفظ آن بخش بیشتر از زبان نسبت به تلفظ حرف ( ل ) زبان به سقف دهان می چسبد و کمی پایین تر از نوک زبان نیز به دو طرف  داخل دهان نزدیک می شوند . همچنین برای جداسازی از حرف ( ل ) که نازک تلفظ می شود روی این حرف نشانه (۷)هفت کوچک قرار می گیرد . 

نویسه ( ل ): ...لاله (لالێ).....لابد (لابۆد).....لشکر(له‌شکه‌ر)

نویسه ( ڵ ): ....(able=ئێی بڵ)...(handle=هه‌ندڵ)...(apple=ئه‌پڵ)

مثالهای کردی( لووس ، لۆکە ، پشیلە)..(ئاڵۆز ، که‌ڵ ، شەتڵ ، چەقه‌ڵ)

هیچ کلمه ایی در زبان کُردی با آوای( ل غلیظ یا ڵ ) آغاز نمی گردد و اگر کلمه ایی با (ل)شروع شود حتما (ل  نازک) است  ، که در ابتدای آن کلمه استفاده شده است .

1-تمام کلماتی که درکردی با "ل" شروع میشود حتما " ل " کوچک است.

2-تمام کلماتی که درکردی با "ر" شروع میشود حتما  " ڕ " بزرگ است.

 

در زبان کردی حروف تلفظ( ح / ع / غ / ق / و ) کاملا مشخص و بارز است و می توان گفت شبیه عربی تلفظ میشود.

اگر بخواهیم جملات زیر را به کردی بنویسیم به شکل زیر میشود.

(ستاره های آسمان بزرگ و دور هستند

سێتارێ هایێ ئاسمان بۆزۆرگ ڤە دوور هەستەند.)

(رنگ کفشت خیلی قشنگه

رەنگێ کەفشێت خێیلی قەشەنگێ)

......................................................

.....ضمایر مستقل = ڕێناوه‌ سه‌ربه‌خۆکان.....

شخصکه‌س.....مفردتاک.....جمعکۆ

اول/ یه‌که‌م.........منمن........مائێمه

دومدووه‌م...........توتۆ.......شمائێوه

سومسێیه‌م..........اوئه‌و......آنهائه‌وان

.....حالت نکره یا نامعلوم: مقایسه فارسی با کردی.....

هرگاه بخواهیم که در زبان کردی اسمی را نکره کنیم به آخر آن نشانه ( ێ ) یا ( ـێک) را اضافه میکنیم و اگر اسم به حروف صدادار ختم شود به أخرش نشانه ( ـیه‌ک) می افزاییم.

 شخص = که‌س...(یک شخص – شخصی)>>( که‌سێک ــ که‌سێ )

  کتاب = کتێب...(یک کتاب – کتابی)>>>( کتێبێک ــ کتێبێ)

  مرد = پیاو...(یک مرد – مردی)>>>( پیاوێک ــ پیاوێ)

چراغ = چرا...( یک چراغ ــ چراغی)>>>( چرایه‌ک )

(من یک کتاب میخوام= کتێبێکم ده‌وێ)_( تو یک کتاب میخوای= کتێبێکت ده‌وێ)

(او یک کتاب= کتێبێکی)_(ما یک کتاب= کتێبێکمان)

 (شما یک کتاب= کتێبێکتان)_(انها یک کتاب= کتێبێکیان)

.............................................................................................................

در زبان کردی برخلاف فارسی ضمایر متصل در دو حالت معرفه و نکره تفاوت دارند.

ضمایر متصل (درحالت نکره کردی) = ڕێناوه‌ لکاوه‌کان له‌ دۆخی نه‌ناسراو

اوّل شخص مفرد= اسم+(  م)،مانند لباسم---در کردی=اسم+(م)...لباسم

دوم شخص مفرد=اسم+( ت)،مانند لباست---در کردی=اسم+(ت)..لباست

سوم شخص مفرد=اسم+(ش)،مانند لباسش---در کردی=اسم+(ی)-لباسی

اوّل شخص جمع=اسم+(مان)،مانند لباسمان---در کردی=اسم+(مان)-لباسمان

دوم شخص جمع=اسم+(تان)،مانند لباستان---در کردی=اسم+(تان)-لباستان

سوم شخص جمع=اسم+(شان)،مانند لباسشان---درکردی=اسم+(یان)-لباسیان

وضعیت بالا در زبان فارسی هم در حال نکره(ناشناس) هم در حال معرفه یکسان است ام در زبان کردی در صورت معرفه(شناس) به صورت زیر است.

.......طریقه معرفه کردن اسم ها در زبان کردی.......:

۱-اسمی که به حروف بیصدا ختم شده است + ( ـه‌که‌)

سیب = سێو + ـه‌که‌ ( سێوه‌که‌ : سیب معلوم و مشخص)

پیراهن = کراس + ـه‌که‌ ( کراسه‌که : پیراهن معلوم و مشخص)

گل = گوڵ + ـه‌که‌ ( گوڵه‌که‌ : گل معلوم و مشخص )

 

۲- اسمی که به حروف صدادار ( ا ، ه) ختم شده‌ باشد + ( که‌)

عکس = وێنه‌ + که‌ ( وێنه‌که‌ : عکس معلوم و مشخص)

در = ده‌رگا + که‌ ( ده‌رگاکه‌ : در معلوم و مشخص)

کفشدوزک = شه‌مامه‌ + که (شه‌مامه‌که‌ : کفشدوزک معلوم و مشخص)

چراغ = چرا + که‌ (چراکه : چراغ معلوم و مشخص)

 

۳-اسمی که به حروف صدادار ( ی - ێ) ختم شده‌ باشد + ( یه‌‌که‌)

 چشمه = کانی + ـه‌که‌ ( کانییه‌که : ماهی معلوم و مشخص)

هندوانه‌ = شوتی + ـه‌که‌ ( شوتییه‌که‌: هندوانه‌ معلوم و مشخص)

روستا = دێ + ـه‌که‌ ( دێیه‌که‌: روستای معلوم و مشخص)

نمک = خوێ + ـه‌که‌ ( خوێیه‌که‌: معلوم و مشخص)

 

ضمایر متصل (درحالت معرفه کردی) = ڕێناوه‌ لکاوه‌کان له‌ دۆخی ناسراو

اوّل شخص مفرد= اسم+ ( ــه‌که‌م)...لباسه‌که‌م (لباس من-معلوم)

دوم شخص مفرد= اسم+ ( ــه‌که‌ت)...لباسه‌که‌ت (لباس تو- معلوم)

سوم شخص مفرد= اسم+ (ــه‌که‌ی)...لباسه‌که‌ی (لباس او- معلوم)

اوّل شخص جمع = اسم+ ( ــه‌که‌‌مان)...لباسه‌که‌مان (لباس ما- معلوم)

دوم شخص جمع = اسم+ ( ــه‌که‌تان)...لباسه‌که‌تان (لباس شما- معلوم)

سوم شخص جمع= اسم+ ( ــه‌که‌یان)...لباسه‌که‌یان (لباس انها- معلوم)

  

ادامه مطلب ...