زبان کردی یکی از زبانهای هندواروپایی در شاخهٔ زبانهای ایرانی غربی است.[۴] همچنین کردی به زنجیره گویشی ای گفته میشود که کردها هم اینک با آن سخن میگویند.[۵] زبان کردی یا زبانهای کردی از زبانهای ایرانی شاخه غربی هستند که با زبان فارسی و بلوچی خویشاوندی دارند.[۶] تعریف یک زبان به عنوان «کردی» همواره دستخوش عوامل غیر زبانشناختی بهویژه عوامل سیاسی، و فرهنگی است.[۷] در واقع «زبان کُردی» به مانند زبان فارسی به معنای یک زبان با یک شکل استاندارد و مرز و تعریف مشخص نیست[۷][۸] بلکه امروزه به طیفی از زبانهای ایرانی شمال غربی اطلاق میشود که گاه به هم نزدیک و گاه نسبت به هم از نظر زبانشناسی دورند. این زبانها عبارتند از: کردی شمالی (کرمانجی)، کردی جنوبی(کلهری، لکی و ...) و کردی مرکزی(سورانی). به لحاظ زبان شناختی، زبان گورانیو زازا را نمیتوان کردی شمرد. این زبانها جز شاخه زازا-گورانی از زبانهای ایرانی شمال غربیاند.[۹][۱۰][۱۱][۱۲][۱۳]
زبان کردی شباهت زیادی به زبانهای بلوچی، گیلکی، و تالشی دارد، این زبانها نیز متعلق به زیرگروه شمال غربی زبانهای ایرانی هستند. از دیگر زبانهای مشابه به زبان کردی که زیرگروه جنوب غربی زبانهای ایرانی به شمار میایند، لری و بختیاری و فارسی هستند؛ که هرکدام در مناطق وسیعی تکلم میشوند.
گویشهای مختلف عمدتاً در بخشهایی از ایران، عراق، سوریه و ترکیه مورد استفاده قرار میگیرد. جمعیتهای پراکنده کرد همچنین در جمهوری آذربایجان، ارمنستان، لبنان و اسرائیل نیز زندگی میکنند.[۱۴]
در سالهای اخیر تصور نادرستی در بین عوام از ارتباط زبان اوستایی و کردی ایجاد شده است. زبان اوستایی یک زبان ایرانی شرقی است و زبانهای کردی جزو شاخه غربی زبانهای ایرانی اند و به طبع نمیتوانند بازمانده یک زبان ایرانی شرقی (اوستایی) باشند. همانندیهای فارسی، کردی، بلوچی و هر زبان ایرانی دیگر با اوستایی بدین دلیل است که همه این زبانها ایرانی اند و از یک نیای مشترک زبان نیا-ایرانی منشعب شدهاند.
از زبان مادی نیز تنها واژگان انگشت شماری در آثار دیگر زبانها به جای مانده و به طبع بر اساس چند واژه معدود نمیتوان هیچ زبانی را بازمانده زبان مادی دانست. همچنین زبان اوستایی و مادی متعلق به دوره کهن یا باستانی زبانهای ایرانی اند و هیچ بازمانده شناخته شدهای در دوره میانه زبانهای ایرانی ندارند. همه زبانهای کردی متعلق به دوره نوین زبانهای ایرانی اند و نیای مستقیمی در دوره میانه ندارند.
زبان پهلوی ساسانی که نام درست آن پارسی میانه است و پارسیگ نامیده میشده، نیای مستقیم زبان فارسی است و طبیعتاً همانند فارسی یک زبان ایرانی جنوبغربی است و ارتباطی با زبانهای کردی ندارد. زبان پهلوی اشکانی (زبان پارتی) یک زبان ایرانی شمالغربی است و از این نظر با کردی، تالشی، گیلکی، زازایی، گوررانی هم خانواده است اما هیچکدام از این زبانها بازماندهٔ مستقیم این زبان نیستند![۱۱][۱۲][۱۵][۱۶][۱۷][۱۸]
ولادیمیر مینورسکی خاورشناس روسی معتقد است اقوام کردها بازماندهٔ مادها هستند،[نیازمند منبع] ولی هیچ ادعا و اثبات زبانشناختی مبنی بر ارتباط زبانهای کردی امروز با زبان مادی ارائه نداده است و فقط از دید تاریخی به مسئله نگریسته است. همانطور که گفته آمد، زبان مادی متعلق به دوره کهن یا باستانی زبانهای ایرانی اند و هیچ بازمانده شناخته شدهای در دوره میانه زبانهای ایرانی ندارند. همه زبانهای کردی متعلق به دوره نوین زبانهای ایرانی اند و نیای مستقیمی در دوره میانه ندارند و از زبان مادی نیز تنها چند واژه در نوشتههای دیگر زبانهای باستانی به جای مانده است.
در مقابل، گارنیک آساتریان نیز معتقد است که تنها بازمانده زبان مادی شاید تاتی در آذربایجان و زبانهای مرکزی کاشان باشد».[۱۹]
در برخی دستهبندیها کردی به سه دسته اصلی شمالی، جنوبی و میانه تقسیم شده که خود شامل بیست و دو نوع گویش میباشد و هر گویش نوع نگارش و تلفظ خاصی دارد.[۲۰] تلاش برای یک زبان استاندارد برای کردی نتوانسته به موفقیتهای چشمگیری برسد.[۲۰]
شاخههای اصلی زبان کردی عبارتند از:[۲۱][۲۲][۲۳][۲۴][۲۵]
زبان کردی مرکزی در عراق زبان رسمی است[۲۷] در حالی که در کشور سوریه ممنوع است. تا اوت ۲۰۰۲ در ترکیه محدودیتهای شدیدی بر آن (کردی کرمانجی) اعمال میشد گرچه هنوز کاربرد آن در ترکیه محدود است.[۲۸] در ایران نیز در برخی رسانهها امکان استفاده از آن وجود دارد در حالی که استفاده از آن در نظام آموزشی دولتی هنوز صورت نپذیرفتهاست.
زبان کردی اخص را کرمانجی مینامند[نیازمند منبع] که خود لهجههای متعدد دارد مانند: مکری، سلیمانیهای، اردلانی، کرمانشاهی، بایزیدی، عبدویی، ملکشاهی، زندی.[۲۹][۳۰] زبان کردی با دسته شمالی لهجههای ایرانی غربی بعض مشابهات دارد، و از زبانهای مهم دسته غربی بشمار میرود و صاحب اشعار و تصانیف، قصص و سنن ادبی است.[۳۱][۳۲]
گویش جنوبی:شامل لهجههای: کلهری، کلیایی، فیلی، زنگنه، قصری و ... است که جغرافیایش در کردستان ایران شامل استانهای کرمانشاه، کردستان، ایلام و بخشی از همدان و در حریم کردستان (جنوب کردستان) در شهرهای چون: خانقین، مندلی، زرباطیه، بدره، جسان، جلولا و دیگر مناطق پیوسته به آن میباشد.
گویش سورانی:
شامل لهجههای: مکری، بابانی، سورانی، گروسی، اردلانی و جافی است؛ و جغرافیای آن در حوزه حضور ایلات گویشور آن یعنی در کردستان عراق در استانهای اربیل، سلیمانیه، کرکوک، و شهرهای پیرامون آنها و در کردستان ایران در استانهای آذربایجان غربی و کردستان به مرکزیت سنندج میباشد .
گویش لکی:
شامل لهجههای چون: عثمانوند، جلالوند، چغلوندی، کاکاوندی و ... جغرافیای آن در کردستان ایران، هرسین در استان کرمانشاه و مناطق و روستاهای اطراف آن، نورآباد، الشتر، کوهدشت و دلفان در استان لرستان، برخی مناطق استان ایلام را شامل میشود. باید اشاره داشت در برخی مناطق چون کوهدشت جمعیتهای لک و لر با هم در این جغرافیا زندگی میکنند.[۳۳]
گورانی زبانی است مستقل و متمایز از کردی،[۹][۱۰][۱۱][۱۲] اما در طول سالها تأثیرات متقابلی بین این دو زبان وجودداشته است.[۳۴] با توجه به اینکه گورانی زبانها اغلب خود را کرد مینامند، این تصور غلط در بین عموم بوجود آمده که زبان گورانی نیز یکی از زبانهای کردی است، اما در هیچ منبع معتبر زبانشناسی زبان گورانی، کردی دانسته نشده است.[۳۵] دانشوران اروپایی معتقدند که گورانی از کردی جدا است و کردی مترادف با گروه کرمانجیزبان (کرمانجی شمالی، مرکزی و جنوبی) است، در حالی که کردها معتقدند که زبان کردی هر یک از زبانهای منحصربهفرد یا گویشهایی که توسط کردها گویش میشود و توسط گروههای قومی همسایه گویش نمیشود را در برمیگیرد که بحثی اجتماعی سیاسی است و چندان به زبانشناسی مرتبط نمیباشد.[۳۶] زبان گورانی (که شامل اورامی میشود) اغلب به عنوان بخشی از شاخه زازا-گورانی زبانهای هندوایرانی و ایرانی طبقهبندی میشود.[۳۷] زبان زازاکی که در قسمتهای شمالی کردستان گویش میشود، هم از نظر دستوری و هم از نظر واژگان متفاوت است و به طور کلی توسط گویشوران گورانی قابل فهم نیست اما مرتبط با گورانی در نظر گرفته میشود. تقریباً همه جوامع زازاکیزبان،[۳۸] و نیز گویشوران یک زبان از نزدیک مرتبط دیگر به نام شبکی که در بخشهایی از کردستان عراق گویش میشود، خود را جزء قومیت کُرد میدانند.[۳۹][۴۰][۴۱][۴۲][۴۳][۴۴]
در گذشته، زبان کردی تنها با نویسه عربی نوشته میشد؛ اما پس از جنگ جهانی اول و در پی جایگزینی نویسه عربی در ترکیه با نویسه لاتین، کردی نیز در این کشور با نویسه لاتین نوشته شد. غیر از این، کردهای ساکن در شوروی سابق نویسه سیریلیک بهکار میبردند. هماکنون در ایران و عراق کردی با نویسه عربی نوشته میشود.[۴۶][۴۷]
بخش اصلی واژگان زبان کردی از ریشههای کهن ایرانی است. پس از هجوم اعراب علیرغم گسترش اسلام و به زعم آن فرهنگ و ادبیات عربی در بخش وسیعی از کردستان همچون دیگر مناطق خاورمیانه، به دلایل مختلف از جمله کوهستانی و منزوی بودن محیط زیست کردزبانان، زبان کردی توانست خود را از سیل وامواژههای زبانهای مجاور از جمله عربی به ویژه در زمینه نوشتار حفظ بنماید. در کردی نوشتاری کمترین درصد واژگان عربی در مقایسه با دیگر زبانهای خاورمیانه که تحت تأثیر زبان عربی قرار گرفتهاند وجود دارد[نیازمند منبع] و البته بیشتر آن تعداد واژگان دخیل نیز لغات مذهبی است[نیازمند منبع].
زبان کردی دارای ۸ حرف صدادار است:
و نیز دارای ۲۳ حرف بیصدا است:
آلمانی | کرمانجی | سورانی | کلهری | لکی | فارسی | زازایی | تالشی |
---|
حالتهای rectus |
ich | ez | min | mi | mi | man | ez | ez |
du | tu | to | ti | tû | to | tı | te |
er, sie, es | ew | ew | ewe | io | u | o, a | av |
wir | em | ême | îme | îme | mā | ma | ama |
ihr | hûn | êwe | îwe | hûme | şoma | şıma | şema |
sie pl. | ew | ewan | ewane | ioin | îşān | ê | avon |
حالتهای obliquus |
mein(s), mir, mich | min | min | mi(n) | mi(n) | man | mı(n) | me(n) |
dein(s), dir, dich | te | to | ti | tû | to | to | te |
sein(s), ihm, ihn | wî | ew | ewe | io | u | ey | ay |
ihr(s), ihr, ihr | wê | ew | ewe | io | u | aye | ay |
unser(s), uns, uns | me | ême | îme | îme | mā | ma | ama |
euer(s), euch, euch | we | êwe | îwe | hûme | şoma | şıma | şema |
ihre(s), ihnen, sie pl. | wan | ewan | ewane | ioin /yioin | îşān / înhā | inan | avon |
ضمیرهای اشاره
در سورانی و کلهری ضمیرهای پسوندی مانند فارسی هستند. آنها در انتهای کلمه قرار گرفته و دو کلمه را به هم پیوند میدهند. مثلاً:
ضمیرهای پسوندی:
نمونههایی برای حالت مفرد ("Kur" در کردی یعنی پسر):
نمونههایی برای حالت جمع:
در کردی هم مانند دیگر زبانهای ایرانی «اضافه» وجود دارد.
شکل اضافه در کردی بسیار شبیه فارسی است؛ تنها در گویش کرمانجی هنگامی که اضافه مفرد باشد، بسته به اینکه اضافه مذکر باشد یا مؤنث به ترتیب پس از آن «ê» یا "a" میآید.
شکلهای «اضافه» در زبان کردی:
در مثالهای زیر پسوند اضافه پررنگ آورده شدهاست. در زبان کردی خواندگار به معنی شاگرد و مامُستِه به معنی آموزگار است.
همانطور که مشاهده شد در همهٔ گویشها کلمه آموزگار بیجنسیت بود و تنها در گویش کرمانجی هنگامی که شاگرد مفرد بود، جنسیت آن تعیینکنندهٔ پسوند پس از آن بود.
مثالهایی دیگر:
در کرمانجی بر خلاف دیگر زبانهای هندواروپایی، شکل گذشته فعل بستگی به این دارد که فعل لازم است یا متعدی. در این نمونه با توجه به اینکه «دیدن» متعدی است و «رفتن» لازم شکل گذشتهٔ آنها در گویش کرمانجی با هم تفاوت دارد.
در کردی زمان حال با پیشوند «د» ساخته میشود؛ مانند فارسی پس از «د» ریشه فعل و پس از آن پسوند شخصی میآید (مثلاً مانند فارس برای اول شخص پسوند «م» میآید). در گویش جنوبی -همچنین در چندین لهجه از گویشهای مرکزی و شمالی- پیشوند «د» نادیده انگاشته تواند شد.
برای نمونه فعل رفتن که ریشه آن در زبانهای کردیتبار «ç» است، چنین صرف میشود:
نمونههای دیگری از اول شخص مفرد در پی میآید. زیر ریشه فعلها خط کشیده شدهاست.
استثنائاً از آنجا که تلفظ «de-ê-im» دشوار است، «têm» تلفظ میشود.
در زبان کردی مانند پارسی با پیشوند «ب» دستور داده میشود. در آغاز پیشوند ب میآید و سپس ریشه فعل: